ویکی دین

این و آن در موضوع های متفاوت

ویکی دین

این و آن در موضوع های متفاوت

ترک نماز و یاد خدا

سوره طه آیه 124

وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَى

 

«دوری از نماز زندگی را بر انسان سخت و تنگ می کند»

وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَى     طه (124)

و هر که از یاد من روی گردانَد حتماً برای او زندگی تنگی خواهد بود؛ و در روز قیامت او را نابینا محشور می کنیم.

 خداوند به موسی (ع) در خلال مناجاتش با او فرمود: «ای موسی، در هیچ حال مرا فراموش نکن و به مال و داراییِ فراوان شاد مشو؛ زیرا از یاد بردن من دل ها را سخت می کند و همراه ثروت زیاد، گناه نیز زیاد است.»(کافی، ج 8، ص 45) راستی چه رابطه ای بین دوری از نماز و ذکر خدا و سخت و تنگ شدن زندگی وجود دارد؟ مرحوم علامة طباطبایی به زیبایی این سئوال را پاسخ گفته اند: «زیرا هر کس پروردگار خود را فراموش کند و به یاد او نباشد راهی برایش نمی ماند، جز این که به دنیا توجه کامل کند و آن را مطلوب و هدف خویش قرار دهد و برای به دست آوردن آن بکوشد و تمام همّ و غَمش را صرف درست کردن


  زندگی خود و توسعه دادن به آن و بهره مند شدن از آن کند. زندگی چنین کسی، چه کم باشد چه زیاد، جوابگوی تقاضا و نیاز درونی او نیست؛ زیرا این خاصیت دنیا و دنیاطلبی است که هر چه به دست آورد راضی نشود و سعی کند بیش تر به چنگ آورد و حرصِ او را توقفگاهی نیست. از این رو نسبت به آنچه ندارد و می خواهد همیشه ناراحت و ناراضی است. از سوی دیگر، غم و اندوه و نگرانی و اضطراب و ترس از پیشامدها و بلاهای گوناگون، چون مرگ و بیماری و آفات و حسادت بدخواهان و توطئه دشمنان و ناکامی در کوشش ها و از دست دادن کسان و چیزهایی که دوست دارد، او را پیوسته دلتنگ و بی قرار می کند؛ در صورتی که اگر مقام و عظمت پروردگار خویش را می شناخت و همواره به یاد او و در ارتباط با او بود و او را فراموش نمی کرد (همچون قطره ای بود که به دریا متصل شده)؛ در این حال یقین می کرد که نزد پروردگارش حیاتی جاودانه و مُلکی زوال ناپذیر و عزتی همیشگی و کرامتی بی اندازه در انتظار اوست و می فهمید که دنیا گذرگاه است و در مقایسة با آخرت هیچ است و ناچیز. نتیجة چنین ارتباط و تفکر و بینشی این می شد که به همان مقدار از دنیا که برایش مقدور شده قناعت می کرد و خود را در تنگنا و سختی قرار نمی داد.» (تفسیر المیزان، ج 14، ص 225)



وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِى فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکاً وَنَ حْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَى‏

قَالَ رَبِ‏ّ لِمَ حَشَرْتَنِى أَعْمَى‏ وَقَدْ کُنتُ بَصِیراً

قَالَ کَذَ لِکَ أَتَتْکَ آیَاتُنَا فَنَسِیتَهَا وَکَذَ لِکَ الْیَوْمَ تُنسَى‏

ترجمه
و هر کس از یاد من روى گرداند، پس همانا براى او زندگى تنگ و سختى خواهد بود و ما او را در قیامت نابینا محشور مى ‏کنیم.
(در قیامت خواهد) گفت: پروردگارا! چرا مرا نابینا محشور کردى در حالى که من (در دنیا) بینا بودم؟!
(وخداوند در جواب خواهد) فرمود: همان گونه که آیات ما به تو رسید و تو آنها را فراموش کردى، امروز هم همان طور فراموش گردیده ‏اى.

آیه‏ى قبل بشارت به پیروان حقّ مى‏داد، ولى این آیه هشدار واخطار به روى‏ گردانان از حقّ، تا بیم و امید در کنار هم مطرح شده و مؤثّر باشد.
در روایات، رها کردن خط ولایت اهل بیت یا ترک کردن فریضه‏ حج، مصداق اعراض از یاد خدا شمرده شده است.
مراد از سختى و تنگى زندگى، نداشتن نیست، بلکه بسیارى از سرمایه ‏داران به خاطر حرص، ترس و دلهره، در فشار و تنگنا زندگى مى ‏کنند.
سؤال: کور بودن مجرمین، با آیه «اقرء کتابک» که خواندن نامه اعمال نیاز به چشم دارد، چگونه قابل جمع است؟
پاسخ: چون در قیامت مواقف متعدّد است، ممکن است در موقفى بینا و در موقف دیگر اعمى باشند.
روایات متعدّدى مراد از کورى در قیامت را ندیدن راه حقّ و خیر دانسته‏ اند.
امام سجاد (ع) پس از تلاوت آیه‏ى «مَن اعرض... ضنکاً» فرمودند: قسم به خداوند! همانا قبر، باغى از باغ‏هاى بهشت یا گودالى از گودال‏هاى جهنّم است. بنابراین دامنه معیشت تنگ تا برزخ نیز ادامه دارد.

پیام ها
۱- انسان‏ها در انتخاب آزادند. «من اعرض»
۲- فطرت انسان بر خداپرستى است، انبیا و ادیان آسمانى تنها آن را یادآورى مى‏کنند. «عن ذکرى»
۳- دورى از یاد خدا مایه اضطراب، حیرت و حسرت است، هر چند تمکّن مالى بالا باشد. «من اعرض ...»
۴- زندگى آرام و شیرین، فقط در پرتو یاد و ذکر خداست. «من اعرض عن ذکرى»
۵ - معنویت در زندگى مادّى نیز نقش مهمى دارد. «ومن اعرض عن ذکرى فان له معیشة ضنکا»
۶- کسى که در دنیا چشم جانش را بر روى حقایق بست، در قیامت کور محشور خواهد شد. «من اعرض - یوم القیامة اعمى»
۷- بى ایمان، هم در دنیا زندگى مشقّت ‏بار دارد و هم در آخرت از نعمت دیدن محروم است. «من اعرض - معیشة ضنکا - یوم القیامة اعمى»

نتیجه و پیامد گناه

قال الله تعالی: «مَن أعرَضَ عَن ذِکرِی فإنّ لَهُ مَعِیشَهً ضَنکاً و نَحشُرُه یَومَ القیَامَهِ أعمَی» (سوره طه/124)

گناه در لغت فارسی به‌معنای بزه، جرم، نافرمانی و امثال این الفاظ آمده است و در لغت عرب از آن به ذنب و اثم و معصیت تعبیر شده است. معنایی که در هردوی آنها صادق و بلکه جامع همه معانی است، همان نافرمانی و انجام عملی برخلاف قانون و یا سرپیچی از آن است. بنابراین گناه، یعنی نافرمانی و سرپیچی از قانون چه قانون طبیعی و اجتماعی و چه قانون الهی و دینی و تخلّف از آن، موجب عقوبت و کیفر است؛ هم در عالم دنیا و هم در روز جزا؛ با این تفاوت که گناه و تخلّف از قوانین طبیعی و اجتماعی با گناه و تخلّف از قوانین  الهی و دینی از جهاتی باهم فرق دارد.[1]

از احادیث استفاده می‌شود کارهای خوب و بد ما روی آینده زندگی‌مان تأثیرگذار است. البته ممکن است ما به‌حسب ظاهر، ارتباط بین عمل و اثر آن‌را درک نکنیم؛ ولی آنچه مسلّم است این است که بسیاری از امور مادی ومعنوی در این جهان وجود دارند که میان آنها ارتباط بر قرار است ولی نحوه ارتباط آنها و خود آن از قلمرو درک و فهم ما خارج است.[2] در این میان، یکی از چیزهایی که روی آینده و سرنوشت انسان تأثیر می‌گذارد گناه است؛ همانطوری که متقابلاً کار نیکو بر روی آینده و سرنوشت انسان تأثیرگذار است. امام صادق(ع) می‌فرمایند:

«مَن یَمُوتُ بالذّنُوبِ أکثر ممَّن یَمُوتُ بالآجالِ و مَن یَعِیشُ بالإحسَانِ أکثر مِمَّن یَعِیشُ بِالأعمَارِ»[3]

کسانی که به‌واسطه گناهان می‌میرند، بیشتر از کسانی هستند که با مرگ طبیعی از دنیا می‌روند و کسانی که به‌واسطه احسان و نیکوکاری زنده می‌مانند و زندگی می‌کنند، بیشتر از کسانی هستند که با عمر طبیعی زنده می‌مانند.

آری گناه نتایج زیان باری را به‌دنبال دارد؛ اگرچه ما از نتایج آن غافل باشیم. یکی از اصحاب امام حسن(ع) می‌گوید: مردی خدمت امام حسن(ع) آمد و از خشکسالی شکایت کرد. امام حسن(ع) به آن مرد فرمودند: از گناه توبه کن و استغفار کن، بعد از آن مَرد، شخصِ دیگری آمد و از فقر و تنگ‌دستی شکایت کرد. امام به آن مرد نیز فرمود: استغفار کن! باز شخص دیگری آمد و به امام عرض کرد از خدا بخواه که به من فرزندی عنایت کند. امام به آن شخص نیز فرمود: استغفار کن! راوی می‌گوید به امام عرض کردم: افراد مختلفی با حاجت‌های متفاوتی خدمت شما رسیدند و شما به همه آنها یک دستور دادید و همه را به استغفار توصیه وسفارش نمودید!! امام در جواب به من فرمودند: من این جواب را از پیش خودم به آنها نگفتم، بلکه آن را از کلام خدا که از پیامبرش نوح حکایت می‌کند، استفاده کردم. خداوند در قرآن از زبان نوح می‌فرماید:

«فقلتُ إستَغفِرُوا رَبَّکُم إنُّه غَفَّارَاً یُرسِلُ السّماء علیکُم مِدرَاراً وَ یُمدِدکُم بأموَالٍ وَ بَنِین و یَجعَل لکُم جَنّاتٍ و یَجعَل لکُم أنهَاراً»[4]

به آنها گفتم: از پروردگار خویش آمرزش بطلبید که او بسیار آمرزنده است تا بارانهاى پر برکت آسمان را پى در پى بر شما فرستد و شما را با اموال و فرزندان فراوان کمک کند و باغهاى سرسبز و نهرهاى جارى در اختیارتان قرار دهد![5]

در حقیقت امام حسن(ع) با بیان خویش ما را متوجه این نکته می‌کنند که گناه، دارای نتایج و پیامدهایی است که در درجه اوّل، گریبان شخص گنهکار را می‌گیرد. برخی از افراد خیال می‌کنند که با گناه و معصیت خداوند زودتر می‌توانند به هدف خود دست یابند ولی این افراد از نتایج دنیوی واخروی کار خویش غافل هستند.

امام صادق(ع) در روایتی می‌فرمایند: شخصی به امام حسین نامه نوشت که: با دو کلمه مختصر، مرا پندی بده. حضرت به او نوشت: کسی که از راه معصیت و نافرمانی خدا در صدد چیزی برآید، آنچه را امید دارد، زودتر از دست می‌دهد، و آنچه را بیم دارد، زودتر سر می‌رسد.[6]

    پی نوشت:
  • [1]. رسولی محلاتی، سیدهاشم؛ کیفر گناه، تهران، کتابخانه صدر، 1368، چاپ دهم، بخش اول، ص2و4.
  • [2]. همان، بخش پنجم، ص19.
  • [3] مجلسی، علامه محمدباقر؛ بحار الانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، 1404هق ، ج 5، ص140، باب4
  • [4]. نوح/10-12.
  • [5]. حر عاملی، محمدبن حسن؛ وسایل الشیعه، قم، موسسه آل البیت، 1409هق ، ج7، ص177
  • [6]. گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم؛ فرهنگ جامع سخنان امام حسین، تهران، امیر کبیر، 1384، چاپ سوم، ص839.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد